بازاریابی ویروسی چیست؟
بازاریابی ویروسی (Viral Marketing) همان چیزی است که قادر به ایجاد علاقه و فروش احتمالی یک مارک یا محصول از طریق پیام هایی است که مانند ویروس سریع و از فردی به فرد دیگر پخش می شود، به عبارت دیگر ایده این بازاریابی این است که خود کاربران محتوا را به اشتراک بگذارند. شبکه های اجتماعی به دلیل سرعت و سهولت در اشتراک گذاری، زیستگاه طبیعی این نوع بازاریابی هستند. گسترده ترین مثال در چند وقت اخیر ایجاد فیلم های احساسی، شگفت آور، خنده دار یا منحصر به فرد در YouTube است که سپس در فیس بوک، توییتر و کانال های دیگر به اشتراک گذاشته می شود.
با این حال بازاریابی ویروسی می تواند یک شمشیر دو لبه باشد. مهم است که به یاد داشته باشید در این نوع کارزارها، بخش عمده ای از کنترل به دست کاربران می افتد و این خطر وجود دارد که پیام را به درستی تفسیر نکنند. از طرف دیگر، یک فعالیت ویروسی موفق می تواند برای نتایج برند شما معجزه کند.
انواع بازاریابی ویروسی
نوع اول:ارزشی
این نوع از بازاریابی ویروسی به حالتی گفته می شود که فرد مخاطب شما از محصولات استفاده نماید و محصول و خدمات و کیفیت شما را بسیار با ارزش بداند پس در این حالت برند و محصول شما را به افراد دیگر نیز معرفی می کند.باید توجه داشته باشید که این نوع از بازاریابی تنها زمانی اتفاق می افتد که محصول شما از کیفیت مطلوبی برخوردار باشد و خدمات شما بالاتر از انتظار مشتری شما باشد.در حقیقت شما با رائه دادنخدمات خوب و مطلوب مشتری را به خود وفادار می کنید و مشتری وفادار برای شما مشتری و مخاطب بیشتری را جذب میکند و شما را به افراد بیشتری معرفی می نماید.بدین طریق برند و محصول شما بیشتر دیده می شود.
نوع دوم:اشتراک گذاری تجربه
در بازاریابی ویروسی از نوع به اشتراک گذاشتن تجربه افراد سعی دارند تا تجربه خود را از استفاده محصول یا خدماتی که از آن راضی بوده اند با اطرافیان خود به اشتراک بگذارند.بسیاری از افراد از به اشتراک گذاشتن تجربه خود لذت می برند چرا که احساس می کنند همانگونه که خودشان به تجربه های دیگران نیازمندند،دیگران نیز به تجربه های آن ها احتیاج دارند.در این حالت محصول و خدمات شما باید آنقدر مطلوب و رضایت بخش باشد که در وهله اول فرد را راضی کند تا او نیز این تجربه را در اختیار دیگران قرار دهد.مثلا اگر من از شامپویی استفاده کنم و از آن رضایت داشته باشم آن وقت است که آن را به اطرافیانم معرفی می کنم.
نوع سوم:سود و منفعت
به این نوع از بازاریابی ، بازاریابی حیله نیز گفته می شود.بسیاری از افراد تنها زمانی محصول یا برندی را به دیگران معرفی می کنند که برای آن ها سودی داشته باشد.بدین منظور بسیاری از شرکت ها باشگاه مشتریانی راه اندازی می کنند و با دادن پاداشی ارزشمند به افراد در قبال معرفی محصول و خدماتشان مشتری و مخاطب بیشتری را جذب می کنند.اما در این میان باید توجه داشته باشید که کیفیت محصول و خدمات شما همچنان مهم است چرا که بسیاری از افراد ریسک نمی کنند تا محصولی بی کیفیت را به دیگران معرفی کنند و مورد انتقاد قرار گیرند.پس همانند آن چه در نوع دوم بازاریابی ویروسی گفته شد هدف شما باید در ابتدا جلب رضایت مخاطب اول باشد.
نوع چهارم:انتقال شادی
همان گونه که بسیاری از افراد دوست دارند تا تجربیات خود را در اختیار دیگران بگذارند گروهی از افراد هم مایلند تا حس خوب و شادی خود را با دیگران شریک شوند.در واقع ای نوع از بازاریابی بسیار شبیه به بازاریابی تجربه می باشد.
پس در این نوع مخاطب باید از استفاده کردن از خدمات شما حس شادی داشته باشد تا آن را به اطرافیانش معرفی نماید.
نوع پنجم:نا رضایتی
معمولا سرعت انتشار نارضایتی ها بیشتر از رضایت مندی هاست.اگر فردی از خدمات شما ناراضی باشد به سرعت آن را به دیگران انتقال می دهد و آنها نیز به افراد بیشتری می گویند.این در حالی است که افراد رضایتمندی خود را به تعداد افراد کمتری می گویند.پس باید بسیار دقت و توجه کنید تا مخاطب ناراضی نداشته باشید و اگر مشتریتان شکایتی دارد سریعا به آن رسیدگی و برای جلب رضایتش تلاش کنید تا نارضایتی وی همانند ویروسی مخرب گسترش نیابد.
بیشتر بخوانید:عوامل موثر در افزایش فروش
مشکلات بازاریابی ویروسی
اگر چه بازاریابی ویروسی بسیار تاثیر گذار می باشد اما مشکلاتی را نیز به دنبال دارد.مشکل اول عدم قدرت کنترل شرکت بر روی برند تجاری خود است.در این نوع بازاریابی ممکن است افراد مطلبی را به پیام و اهداف شرکت اضافه کنند و یا از آن بکاهند که در این صورت ممکن است موجب تغییر پیام اصلی کسب و کار شما شود و مفهوم متفاوتی را به مخاطبان ارائه کند.
دوم اینکه برای این نوع از بازاریابی نمی توان نمودار رشد را ترسیم کرد و در حقیقت نمی توان فهمید که رشدی وجود داشته یا نه ویا اینکه رشدی که صورت گرفته با رشدی که مد نظر اون کسب و کار بوده مطابقت داشته یا خیر.
سوم اینکه از طریق بازاریابی ویروسی نمی توان فهمید چه تعداد از افرادی که با تجارت شما آشنا شده اند، جذب شده اند و خدمات و محصول شما را انتخاب کرده اند.
در کلام آخر می توان گفت که این نوع از بازاریابی نباید تنها هدف شما قرار گیرد و اینکه به خاطر داشته باشید در این نوع از بازاریابی کیفیت محصول و خدمات شما بسیا مهم است و باید فراتر از انتظار مخاطب هدف شما باشد در غیر این صورت این نوع از بازاریابی ویروسی می تواند تهدیدی جدی برای تجارت شما به حساب آید.
یک کمپین بازاریابی ویروسی چگونه کار می کند؟
از نظر تئوری، انجام یک فعالیت بازاریابی ویروسی بسیار ساده است. شما یک ویدیو یا نوع دیگری از محتوا ایجاد می کنید که برای مخاطبان هدف شما جذاب باشد، در اینترنت قرار دهید و آن را تبلیغ کنید. تنها کاری که می بایست انجام دهید این است که منتظر بمانید تا افراد جذب شوند و کاربران دیوانه وار شروع به اشتراک گذاری کنند.
در برخی موارد، بازاریابی ویروسی به طور تصادفی اتفاق می افتد. به عنوان مثال، هنگامی که ویدئویی توسط یک کاربر خصوصی بارگذاری می شود، ناگهان محبوب می شود و شروع به پخش در سراسر اینترنت می کند.
در مورد استراتژی بازاریابی ویروسی برای فیلم های تجاری، دو نوع وجود دارد: نمایش داده شده یا پنهان. در مورد اول، کاربر از لحظه اول متوجه می شود که در حال مشاهده محتوای تبلیغاتی یا مارک دار است، در حالی که در مورد دوم مشارکت نام تجاری بعداً مشخص می شود.
اگر از تکنیک های بازاریابی پنهان استفاده می کنید، بسیار مهم است که مراقب باشید کاربر احساس فریب خوردگی نکند، زیرا این امر می تواند باعث ایجاد بازاریابی ویروسی علیه شما شود.
مهم نیست که چه استراتژی ای را انتخاب می کنید، به یاد داشته باشید که هرگز "به اسپم" تبدیل نشوید و هنگام به اشتراک گذاشتن محتوا از حد مجاز عبور نکنید. به جای اینکه پیام خود را بارها و بارها تکرار کنید، بهترین استراتژی یافتن مکان و زمان مناسب و اجازه دادن به "اشتراک گذاری ویروسی" است.
مزایای بازاریابی ویروسی
1.هزینه کم: آنچه مشخصه کمپین های ویروسی است این است که کاربران قسمت قابل توجهی از کار را برای کسب و کارها انجام می دهند که هزینه های توزیع را به شدت کاهش می دهد. خرید فضای تبلیغاتی یا رسانه ای ضروری نیست.
2.پتانسیل دسترسی زیاد: یک فیلم ویروسی در اینترنت توانایی دسترسی به مخاطبان عظیم بین المللی را دارد بدون اینکه مجبور شوید یک تن پول سرمایه گذاری کنید یا ی تلاش اضافی انجام دهید. به همین دلیل، یک شرکت کوچک یا حتی یک شخص خصوصی می تواند بازاریابی ویروسی انجام دهد.
3.تهاجمی نیست: در بازاریابی ویروسی، کاربر شبکه های اجتماعی کسی است که تصمیم به شرکت و اشتراک مطالب می گیرد، بنابراین احتمال تهاجمی بودن نام تجاری را کاهش می دهد. به همین دلیل، درک از نام تجاری و تعامل با سیستم کسب و کار شما در مقایسه با شکل های معمولی تبلیغات، به طور قابل توجهی بهتر است.
4. به ایجاد برندسازی شما کمک می کند: اگر از نظر خلاقیت واقعاً مورد توجه مردم قرار گیرید، محتوایی را آنقدر باورنکردنی ایجاد کنید، کاربران آن را به اشتراک می گذارند و با برند شما ارتباط شخصی برقرار می کنند. بدون شک در رابطه با برندسازی و آگاهی از تجارتتان، ابزاری فوق العاده قدرتمند است.
نمونه هایی از بازاریابی ویروسی
در اینجا برخی از نمونه های مورد علاقه ما برای الهام بخشی درباره بازاریابی ویروسی آورده شده است. امیدواریم از خواندن آنها نیز لذت ببرید.
IHOP یا IHOb
در سال 2018، IHOP با تنها یک توییت ،چ هنگامی که آنها پیشنهاد کردند نام خود را از IHOP به IHOb تغییر دهند باعث ایجاد هجوم آنلاین کاربران شدند. اما هیچ کس نمی دانست که "b" به چه معنی است.
برای 7 روز پس از آن، همه دنیا حدس زدند که b ممکن است برای چه چیزی باشد. حساب های کاربری افراد در شبکه های اجتماعی همراه با گمانه زنی ها بوده و باعث هیاهوی آنلاین و ایجاد سردرگمی و گمانه زنی های بیشتر شد. سرانجام، آنها معنای پنهان را آشکار کردند: b مخفف همبرگر بود.
این گمانه زنی ها باعث شد IHOP بیش از 113 میلیون دلار از رسانه کسب کند و فروش همبرگر آنها را افزایش دهد. در حالی که در آن زمان این کمپین کمی بحث برانگیز بود (برخی از کاربران احساس کردند بیش از حد مورد استفاده قرار گرفته است)، موفقیت این کار را نمی توان انکار کرد.
اوریو oreo
برخی از بهترین محتوای بازاریابی ویروسی ناشی از غنیمت شمردن فرصت ها است. شاید مشهورترین نمونه آن توئیت Oreo’s "Dunk in The Dark" در جریانSuper Bowl 2013 باشد.
با این عنوان: Power out? No problem
اگرچه محتوایی از این دست قابل برنامه ریزی نیست، اما تفکر سریع و احساسی باعث شده است که این توییت بسیار محبوب و مورد توجه مکرر قرار گیرد.
چالش سطل یخ
در سال 2014، انجمن ALS چالش سطل یخ را برای افزایش آگاهی از شرایط و بودجه تحقیقات پزشکی راه اندازی کرد. چالش این بود که از خود فیلم بگیرید که یک سطل آب یخ بالای سر خود می ریزید و سپس سه نفر دیگر را برای این چالش معرفی کنید.
میلیون ها نفر در سراسر جهان شرکت کردند، از جمله مشاهیر مانند اپرا، بیل گیتس و دوناتلا ورساچه. این چالش با دریافت 115 میلیون دلار کمک مالی یک موفقیت بزرگ بود.
برای دریافت مشاوره کسب و کار بیشتر، فرم درخواست مشاوره پاوینو را تکمیل نمایید تا مشاورین ما با شما تماس بگیرند.
درخواست مشاوره