ارزیابی وضعیت آموزش الکترونیکی کشور در عصر جهانی شدن
انقلاب اطلاعاتی که امکان استفاده از منابع دیجیتال با سرعت بسیار زیاد را فراهم کرده است نظام آموزشی را با چالش هایی مواجه کرده است. برای غلبه بر این چالش ها، شیوههای متفاوتی وجود دارد. مهمترین آن شیوهای است که در بیانیه ی جهانی آموزش عالی در اجلاس جهانی یونسکو، پاریس سال 1998، منعکس شده است.
در این اعلامیه آمده است: «مؤسسات آموزش عالی باید نخستین نهادهایی باشند که از مزیتها و امکانات بالقوه فناوری اطلاعات و ارتباطات بهرهمند میشوند در این راستا باید به ایجاد محیطهای نوین آموزشی برای هماهنگی با عصر اطلاعات و تبیین نظامهای بپردازند».
این درحالی است که غالباً تصمیم های استراتژیک و روش شناسی جدیدی برای تغییر که ضامن موفقیت باشد بهخوبی شکل نگرفته است و به نظر میرسد که«مجازی شدن» چیزی مدرن و خیالی تلقی شده است و بنابراین بسیاری از دانشگاه ها فاقد برنامهریزی استراتژیک واضحی در ایجاد زیرساختهای ضروری اند. مسلّم است که در چنین شرایط متحولی فرایند آمادهسازی فراگیران (کودکان، نوجوانان و جوانان) بهعنوان اندیشمندان مستقل، شهروندان مولّد و رهبران آینده دشوارتر و پیچیدهتر میشود، چراکه ماهیت یادگیرنده، تجارب آموزشی، یادگیری، تدریس و ارزیابی بازده و کلاً عوامل و مؤلفههای آموزش الکترونیکی تغییر کرده است. درضمن با وجود همه ی مشکلات و اشکالات موجود در نرم افزار آموزش مجازی LMS تحولات جهانی شدن موجب توسعه کمی و کیفی چنین آموزش هایی شده است.
گرچه واژه ی «جهانی» (Global) بیش از چهارصد سال قدمت دارد، اما اصطلاحاتی نظیر"Globalization"، "Globalize" و "Globalizing" از حدود 1960 رواج یافته اند. فرهنگ وبستر نخستین فرهنگ معتبری بود که در 1961 تعاریفی برای اصطلاحات "Globalism" وGlobalization" " ارائه داد. واژه ی جهانی شدن به عنوان واژه ای مهم تا اوایل یا حتی اواسط دهه ی 1980 در محافل دانشگاهی چندان به رسمیت شناخته نمی شد هرچند که جلوتر از این تاریخ پیدا شده بود و گاهی به کار میرفت. در نیمه ی دوم دهه ی 1980 بود که استفاده از این مفهوم به سرعت رواج یافت. اما عده ای از صاحب نظران برآن اند که جهانی شدن از آغاز تاریخ بشر وجود داشته است و در دهه های اخیر صرفاً شتاب چشم گیری یافته است. در آثار گوناگون چندین قرن پیش از میلاد مسیح نقطه ی آغاز این فرایند معرفی می شود و نظریه پردازانی مانند "والرشتاین"، "فرانک" و "اریک ولف" ریشههای تحولات جهانی کنونی را در ساختارهای تمدن های باستانی جست وجو می کنند.
توسعه ی اروپا و شکل گیری دولت ها جهانی شدن را از قرن هفدهم توسعه داده است. جهان شکل امروزی جهانی بودن را مدیون سال های 1875 به بعد است و این زمانی است که ارتباطات بین المللی وگسترش حمل ونقل روابط را بیشتر به خارج از مرزها کشاند. برخی نومارکسیست ها هم شکل گیری نظام سرمایه داری را با شکل گیری فرایند جهانی شدن برابر می دانند چراکه از دیدگاه آن ها سرمایه داری ذاتاً نظامی است روبه گسترش و پس از پاگرفتن رشد و گسترش می یابد. "رابرتسون" برآن است که ادیان بزرگ و امپراتوریها اشکالی از جهانی کردن در قدیم ترین دوران تاریخی بوده اند. از نظر وی تاریخ بشر پر از اندیشه هایی درباره ی ساخت فیزیکی، جغرافیایی و محل و موقع کیهان و همچنین مفهوم روحانی یا غیرروحانی جهان بوده است. دست کم در دو هزاره ی گذشته جنبش ها و سازمان هایی مکرراً ظهور کرده اند که در مورد انگاره ی یگانگی جهان همچون یک کلّ دل مشغولی نشان داده اند (کلارک 1382).
جهانی شدن آموزش الکترونیکی (LMS)
جهان به سوی هم گون شدن سیر نمی کند اما بخش های معینی از آن بسیار شبیه هم می شوند. محض نمونه آموزش در اشکال متفاوت خود بیشتر بین المللی شده است؛ مثلاً محبوبیت جهانی دانشگاه هاروارد، کالیفرنیا و دانشگاه پاریس با تنوع گسترده ای از دانشجویان چندملیتی تنها نمونه هایی از جهانی شدن نرم افزار آموزش مجازی lms است که مرزهای ملی را درنوردیده است.
عده ای معتقدند که کل فرایندهای جهانی تحت تأثیر رشد حیرت انگیز وجهان شمولی فنّاوری ارتباطات واطلاعات است. آنچه در حوزه ی رشد اقتصاد و تجارت دیده می شود یا تحولاتی که درحوزه ی سیاست وامنیت اتفاق افتاده است دراثررشد فزاینده ی بهره گیری از اینترنت و ماهواره و ایجاد فضای مجازی جدیدی است که انسان ها را از طریق رایانه ی شخصی و خط تلفن با تمامی دنیا مرتبط کرده ومیلیون ها نشانه، اطلاعات، فرصت ومخاطره ی جدید در اختیارآن ها قرار می دهد. درحالی که صدها کانال تلویزیونی ماهواره ای درتمامی نقاط جهان دریافت می شود فرهنگ ها نیز از طرق گوناگون امکان مبادله وتعامل بیشتری می یابند و هویت های فرهنگی نیز دستخوش دگرگونی می شوند.
آموزش مجازی در جهان به عنوان یک روش آموزش الکترونیکی که بر اساس استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات برای ارائه محتوای آموزشی و ارتباط بین دانشجو و مدرس انجام می شود، رو به رشد است. در آموزش مجازی، دانشجوان از طریق اینترنت به محتوای آموزشی دسترسی پیدا می کنند و با استفاده از ابزارهای آموزشی مختلف، مانند ویدئوها، پادکست ها، تمرین های تعاملی و دستورالعمل های آموزشی، به یادگیری مطالب مورد نظر می پردازند.
برخی از ویژگی های آموزش مجازی در جهان شامل موارد زیر است:
دسترسی آسان: دانشجوان از هر نقطه ای که دسترسی به اینترنت دارند، به محتوای آموزشی دسترسی دارند و می توانند به صورت انعطاف پذیر و در زمان های مختلف، به یادگیری بپردازند.
ارزیابی آنلاین: اکثر سیستم های آموزش مجازی ابزارهای ارزیابی آنلاین را فراهم می کنند که امکان ارسال تمرینات، آزمون ها و ارزیابی دانشجوان را به صورت آنلاین فراهم می کنند.
ارتباط بین دانشجو و مدرس: از طریق ابزارهای مختلف، مانند گفتگوی آنلاین، انجمن های بحث و ویدئو کنفرانس، دانشجوان و مدرسان می توانند در ارتباط باشند و به اشتراک تجربیات و مطالب آموزشی بپردازند.
انعطاف پذیری زمانی و مکانی: آموزش مجازی امکان انعطاف در زمان و مکان آموزش را فراهم می کند و برای دانشجوان این امکان را ایجاد می کند که بتوانند به صورت خودآموز و با توجه به زمان های خود، به یادگیری بپردازند.
با پیشرفت تکنولوژی و افزایش نیاز به یادگیری در هر زمینه ای، آموزش مجازی در جهان به عنوان یک روش موثر و منعطف برای ارتقای دانش و مهارت ها شناخته شده است و در آینده نقش بسیار مهمی را خواهد داشت.
اما مهم ترین ویژگی های آموزش مجازی در شرایط جهانی شدن به شرح زیر است:
• تغییر ماهیت یادگیرندگان: ویژگی برجسته ی دانشآموزان و دانشجویان امروزی تنوع در جنس، سن، موقعیت اقتصادی و اجتماعی، نژاد، توانایی فیزیکی و توانایی یادگیری است. این گوناگونی امروزه بیش از هر زمان دیگری در تاریخ آموزش دیده میشود. این ناهمگونی در جمعیت دانشجویی و اهداف آموزشی چندگانه روی کردهای یادگیری جدید و عوامل سازمانی را ایجاد میکند که میتواند برای مؤسسات آموزشی چالش های جدیدی به همراه داشته باشد.
• تغییر ماهیت تجربیات دانشگاهی: تنوع اهداف آموزشی و تغییر شرایط اقتصادی و شرایط زندگی الگوهای متفاوتی را برای حضور در دانشگاه طلب میکند. ثبتنامهای پارهوقت درحال افزایش اند و مؤسسات در ایجاد تعادل بین ثبتنام تماموقت و پارهوقت دچار مشکل شدهاند. چون خانواده، کار و منابع اقتصادی توانایی فرد را برای حضور منظم و مداوم در کلاس های درسی محدود میکند لذا انتظار میرود تحصیلات متناوب و ادواری رو به فزونی باشد و نقلوانتقال دانشجو بین مؤسسات نیز بهطور فزایندهای افزایش یابد. یادگیری از راه دور از طریق سیستم آموزش مجازی lms و فنّاوری پیشرفته ی امروزی درگیرشدن در آموزش عالی وماهیت تجربیاتی را که با آن مواجه میشود تغییر میدهد.
• تغییر درک ما از نحوه ی یادگیری دانشجویان: تغییر ماهیت جامعه و دانشجویان به بازسازی های مفهومی فرایندها و نتایج یادگیری منجر شده است. آموزش عالی باید بتواند دانشجویانی را آماده کند تا مسئولیت اخلاقیمواجه شدن با مشکلات پیچیده ی زندگی امروز و فردا را به دوش بگیرند. مهارت های تفکر انتقادی و منطقی، توانایی جمعآوری و ارزش یابی اسناد و مدارک و توانایی انجام قضاوت های آگاهانه بازدههای ضروری یادگیریاند. توانایی بزرگسالان در اداره ی کار خود، تأمین زندگی خانواده و مشارکت در جامعه به قدرت تفکر، احساسات و ارتباط آن ها با دیگران بستگی دارد. نگرش های کلگرا نسبت به یادگیری که در آن تفکر، احساسات و ارتباط با دیگران تلفیق شدهاند نگرش غالب در هزاره ی سوم خواهد بود(Ferreira 2010) .
این نگرش های کلیگرایانه نسبت به یادگیری توجه به بازدههای آموزشی چندگانه را میطلبد که شامل مهارت شناختی پیچیده، توانایی کاربرد دانش در حل مشکلات عملی، درک تفاوت های بشری، مهارت صلاحیت های علمی و احساس هویت واحد است. در این نگرش فرایند آموزش الکترونیکی (ال ام اس) با تجربیات دانشجویان درمقام عنصری اصلی در یادگیری مرتبط است چراکه دانشجویان در فرایند یادگیری و معناسازی شرکتکنندگانی فعالاند و نه دریافتکنندگانی منفعل و اینکه دانشجویان با چارچوبهای متعدد با این فرایند برخورد میکنند و رشد شناختی و تحصیلی آن ها از طریق تجربیات خارج از کلاس و تجربیات تحصیلی رسمی شکل میگیرد.
• تغییر ماهیت تدریس: تلاش هایی که در جهت فناوری آموزش الکترونیکی صورت میگیرد تأکید میکنند که برای تربیت شهروندی مفید و باسواد دیگر روش سنتی انتقال اطلاعات از مدرّس به یادگیرنده کافی نیست. مدرّسان ساختگرا معتقدند که مدرّس و یادگیرنده باید با هم دانش را کشف کنند و بسازند. مدرّسان رشدگرا معتقدند که توانایی دانشآموز برای ساخت دانش به فرضیات او درخصوص ماهیت، محدودیت ها و قطعیت دانش بستگی دارد. این مکاتب فکری همگی بر تعامل دوجانبه ی یادگیری و تفکر یادگیرنده و مدرّس تأکید دارند. مشارکت، همکاری فعالانه و ادغام ازجمله ویژگی های روی کردهای آموزشی فعلی است. مرزهای سنتی و قراردادی بین نقشها، مسئولیتها و فعالیت های مدرّسان و یادگیرندگان اگر کاملاً حذف نشده باشد کم رنگ شده است. درگیری و مشارکت فعال متضمن این است که فرد تجربیات خود را به صحنه ی یادگیری بیاورد، مشتاق گسترش درک و فهم خود باشد، دیدگاه های جدید را در تفکر خود ادغام کند و آن تفکر تغییریافته را در زندگی خود مورد استفاده قرار دهد. این شکل های یادگیری جامعاند چون تمامی افکار و تجربیات یادگیرندگان را به تعامل با یادگیری فرا میخوانند (Kling 2009).
حرکت به سوی این نوع تدریس به روش های خاصی مربوط نمیشود بلکه به چگونگی نگرش مدرّس نسبت به دانش، اختیار و قابلیت فراگیر مربوط میشود. این حرکت گام جدیدی در جهت ایجاد فرهنگ جدید تدریس و یادگیری است. فنّاوری های اطلاعات و ارتباطات ماهیت فرایند آموزش را بازآرایی کردهاند. مسلّم است که دردسترسبودن انواع فنّاوری های اطلاعات توانایی یادگیرندگان را افزایش داده و فرصت های یادگیری بدون حضور مدرّس را برای آن ها فراهم آورده است. امروزه دانشجویان همچون همکاران کم تجربه که در اثنای تعامل در دوره ای مبتنی بر پروژه ی گروهی دانش و علم خود را تکمیل میکنند و استادان درمقام طراحان و تولیدکنندگان شیوههای آموزشی کارامدتر قلمداد میشوند(Agawam 2009).
• تغییر ماهیت ارزیابی نتایج: تغییر روش های تدریس و نتایج یادگیری تغییراتی در مفاهیم و روش های ارزیابی نتایج ایجاد کرده است. پویایی و تنوع شکل های یاددهی و یادگیری جدید ارزیابی مداوم را که بخش مهمی از فرایند یاددهی ـ یادگیری محسوب میشود و مکانیسمی بازخوردی برای مدرّس و فراگیر و نهفقط برای اهداف اداری و پاسخ گویی در نظر گرفته میشود ضروری میسازد. ارزیابی دانش دیگر کافی نیست؛ بازده تفکر انتقادی، درک و فهم فرهنگی، همدلی، شهروندی و مسئولیتپذیری اجتماعی نیز حائز اهمیت است(Crosland 2002).
مطالعات متعدد نشان داده است که دست رسی به منابع در هر جا و هر زمان بزرگ ترین دستاورد آموزش از طریق اینترنت محسوب میشود. در تأیید این مطلب مباحث زیادی درباب «تقویت و تحریک یادگیری آموزش الکترونیکی» و «ارزیابی و ارزش یابی آموزش الکترونیکی (LMS)» یادگیری که براساس این مفروضات ساخته خواهد شد ارائه گشته است. ازجمله در زمینه ی تقویت و تحریک یادگیری مقایسهای با بازی های رایانه ای صورت گرفته، همچنانکه پرنسکی Prensky در کتاب خود با نام یاددهی بر پایه ی بازی های دیجیتالی به آن اشاره میکند، ادغام بازی و سرگرمی با یاددهی و یادگیری و آموزش میتواند بهطور اساسی به بهبود طبیعت آموزش و یاددهی دانشجویان و متعلمین بیانجامد(Bausch 2010) .
ردیف | شاخص | آموزش سنتی | آموزش الکترونیکی |
1 | فلسفهی وجودی | دانشجو به دنبال دانش | دانش به دنبال دانشجو |
2 | مأموریت | یاددهی / یادگیری | یادگیری |
3 | راهبرد | یکتایی روش آموزش | تنوع روشهای آموزش در آموزش الکترونیکی |
4 | کلاس | با ظرفیت محدود | با ظرفیت تقریباً نامحدود |
5 | دانشجو | تماموقت | پارهوقت |
6 | استاد | تماموقت | پارهوقت، باتجربهی بسیار |
7 | شیوهی تدریس | مبهم، غیرقابلاندازهگیری | شفاف، قابلاندازهگیری |
8 | فنّاوری آموزشی | سخنگرا، استادمحور | جامعیتگرا، دانشجومحور |
9 | مواد درسی | منابع مکتوب، غیرفعال | منابع فرارسانهای، فعال |
10 | تجهیزات کالبدی | بسیار وسیع | بسیار اندک |
11 | تجهیزات ارتباطی | بسیار اندک | بسیار وسیع |
12 | تقویم کلاسی | منظم، ازپیشتعیینشده | نامنظم، منطبق با تقویم فردی |
13 | لوازم تحقیق | ایستا و گرانبها | متحرک و ارزان |
14 | تعامل آموزشی | مستقیم (رودررو) | نیمهمستقل/ غیرمستقیم |
15 | مدیریت | پیچیده | پیچیده و بسیار تخصصی |
16 | الزامات دانشجویی | توانمندی علمی | توانمندی علمی و توانمندی شبکهای |
17 | هزینه | زیاد | زیاد |
مزایا و معایب آموزش الکترونیکی
آموزش سنتی در سال های اخیر از امکاناتی برخوردار شده که تمامی آن ها دستاوردهایی از توسعه ی فنّاوری، دانش و مهارت های فردی اند. در اواخر دهه ی 90 جهان جذب تحولی عظیم در نظام آموزشی به نام یادگیری الکترونیکی شد. این تحول به دلیل برخورداری از امکانات وسیع فنّاوری روز و فارغ بودن از محدودیت های زمان و مکان راهحل خوبی برای بسیاری از مشکلات آموزش سنتی است. با وجوداین واقعیتی که امروز به آن میتوان اشاره کرد حاکی از نابالغ بودن این نوع آموزش است، درحالی که آموزش های اینترنتی در جهان فنّاوری اطلاعات به سرعت روبه رشد است، پایین آمدن نقش برخوردهای رودر رو، نبود حس گروهی لازم و تعهدات فردی و ضعف در جمعبندی مطالب آموزشی باعث کاهش اثربخشی این آموزش ها میگردد. جدول زیر به طور خلاصه به مزایا و معایب این نوع آموزش میپردازد
مزایا | معایب |
1ـ ارائهی آسان مواد آموزشی به شکل برخط | 1ـ مواد طراحی نشدهای را بهطور برخط به دانشجویان ارائه میکند |
2ـ کاربرد آسان ازسوی دانشجویان و استادان | 2ـ حق چاپ و ثبت اختراع مواد و محصولات جدید نیاز به توجه دارد |
3- دسترسی گستردهی دانشجویان به مواد و منابع یادگیری کمپ | 3- دستیابی خارج از پردیس به سختافزار و شبکه هم برای دانشجویان و هم برای آموزشدهندگان میتواند به یک اندازه سخت باشد. قانونگذاری ضعیف و دستیابی به مواد برخط همچنین نیاز به توجه قابل ملاحظه دارد |
4- ارائهی پشتیبانی منعطف برای معلمانی که نیاز نیست در زمان و مکان ثابتی دانشجویان را حمایت یا با آنها ارتباط برقرار کنند | 4- نیاز به برنامهریزی دقیق حمایتی برخط دارد بهطوری که از بار اضافی اجتناب گردد |
5- توان بالقوه برای شیوههای جدید در یادگیری و تدریس مثل یادگیری فعال و مستقل که ارتباطات برخط و ارزیابی برخط و یادگیری مشارکتی را مقدور میسازد | 5- چنین یادگیری مستقلانهای هنوز هم نیاز به راهنمایی و پشتیبانی دارد، آموزش و تعلیم مناسب و حمایت هنوز هم برای دانشجویان و هم برای یاددهندهها مورد نیاز است |
6- کاهش در هزینه و مقدار اتلاف وقت آموزشی | 6- هزینهی نسبتاً بالای تجهیزات آموزشی |
7- تغییر مسیر آموزش از یاد دادن به یاد گرفتن | 7- نیاز به بازنگری آموزش معلمان و مربیان و دستاندرکاران آموزشی |
8- ایجاد تعادل بین متقاضیان دانشگاه و ظرفیت دانشگاهها | 8- انحصار آموزش به افرادی که امکانات مورد نیاز برای ادامهی تحصیل را دارند |
9- از بین رفتن حصارها و در نتیجه نظارت بیشتر معلم بر پیشرفتها | 9- عدم تمایل مربیان و معلمان به آموزش به هنگام |
10- تأکید بر کیفیت آموزش و برنامهریزی اصولی | 10- نیاز به تغییر ساختار آموزشی و نیاز به تغییر محتوای دروس |
11- افزایش فرصت پرداختن به تحقیق برای استادان | 11- نیاز به پرسنل فنی و پشتیبانی سیستم و مشکلات ادارهی مراکز برای مدیران |
12- بالا بردن سطح علمی جامعه | 12- مسئلهی مربوط به طرز تنظیم بازار جهانی آموزش و شیوهی اعتباردهی به مدارک و ارزیابی آنها |
13- صدمه وارد نشدن به کیفیت محیط زیست | 13- مسائل مربوط به راهاندازی سیستمهای ارتباطی و مخابرات گسترده |