سیستم مدیریت آموزشی به فرایند برنامهریزی، اجرا، ارزیابی و بهبود فعالیتهای آموزشی در یک سازمان یا موسسه تحصیلی اشاره دارد. این شامل تعیین نیازهای آموزشی، طراحی و توسعه برنامههای آموزشی، ارائه آموزشهای مختلف، ارزیابی عملکرد آموزشی و بهبود فرایندهای آموزشی میشود. هدف اصلی مدیریت آموزشی افزایش کیفیت و کارایی آموزش و یادگیری در سازمان است. این امر شامل مدیریت منابع انسانی، مالی، فیزیکی و فناوری آموزشی برای ارتقای سطح دانش و مهارتهای کارکنان یا دانشجویان میشود. به طور کلی، مدیریت آموزشی به ارائه یک محیط آموزشی مناسب، انتقال دانش و مهارتهای لازم، ارزیابی عملکرد و بهبود مستمر فرایندهای آموزشی میپردازد.
برنامه ادوب کانکت را امتحان کنهمراه با تست رایگان
سیستم مدیریت آموزشی
فهرست مطالب
مدیریت آموزشی چیست؟
فراگرد سیستم مدیریت آموزشی چیست؟
سیستم مدیریت آموزشی چیست؟
ضرورت مدیریت آموزشی
اهداف سیستم مدیریت آموزشی
مهارت های سه گانه سیستم مدیریت آموزشی
کارکردهای مدیریت آموزشی
نقش مدیریت آموزشی و نقش رهبری آموزشی
ویژگی های مدیر آموزشی
ضرورت و اهمیت سیستم مدیریت آموزشی چیست ؟
ماهیت رشته مدیریت آموزشی
مشهورترین اندیشمندان رشته مدیریت آموزشی
مدیریت آموزشی چیست؟
در تعریف جامع مدیریت فرآیند آموزش، مدیریت را هماهنگی منابع انسانی و مادی در جهت تحقق هدفهای سازمانی گفتهاند. میتوان گفت مدیریت، فعالیتی است منظم، در جهت تحقق اهداف معین که از طریق ایجاد روابط میان منابع موجود، انجام دادن کار با مشارکت افراد دیگر و شرکت فعال در تصمیمگیری صورت میگیرد. بهبیاندیگر، منظور اصلی مدیریت در هر سازمانی، هماهنگسازی کوششهای افراد و استفاده از منابع دیگر برای تحقق هدفهای سازمان است. در مؤسسات آموزشی این اهداف مربوط به امور آموزش و پرورش و پیشبرد یادگیری و وظیفه مدیریت آموزشی است و امروزه از ابزار های بروزی مانند نرم افزار آموزش مجازی LMS ال ام اس بهره میبرند
فراگرد سیستم مدیریت آموزشی چیست؟
تلقی مدیریت بهعنوان “فراگرد” یا “فرایند” نسبتاً تازگی دارد. مفهوم فراگرد، بر شیوه منظم انجام دادن کارها دلالت دارد و بهتوالی گامها یا عناصری که به هدف خاصی منجر میشود، اشاره میکند. زیرا که همه مدیران، صرفنظر از قابلیتها یا مهارتهای خاص خود، به فعالیتهای پیوسته و منظمی میپردازند تا به اهداف معین نائل گردند. نخستین بار سقراط از مدیریت بهعنوان فراگرد اجتماعی یاد کرد. فراگردی که متضمن یک سلسله وظایف، فعالیتها و روابط متقابل بوده و مناسبات و روابط متقابل افراد در آن نقشی اساسی دارد.
سیستم مدیریت آموزشی چیست؟
مدیریت آموزشی به معنی عام، برنامهریزی، سازماندهی، هدایت، هماهنگی، نظارت و ارزشیابی فرایند آموزش تعریف شده است.
اما مدیریت فرآیند آموزش به معنی خاص، به صورتهای زیر تعریف میشود:
الف) مدیریت آموزشی، راهنمایی، مددکاری و ایجاد محیط مناسب برای فعالیت آموزشی است.
ب) مدیریت آموزشی، فراگردی اجتماعی است که مستلزم ایجاد، نگهداشتن، برانگیختن، کنترل کردن و وحدت بخشیدن نیروهای انسانی و مادی است که بهطور رسمی و غیر رسمی درون یک نظام واحد شکل و سازمان مییابند، تا اهداف و مقاصد آموزشی را تحقق بخشند.
ج) مدیریت آموزشی، فرایند هماهنگ کردن استعدادهای آدمی و بهرهگیری از شرایط محیطی برای اهداف آموزشی است.
با توجه به آنچه گفته شد، مدیریت آموزشی غالباً به معنی خاص مورد نظر است. یعنی مدیریت آن بخشی از فعالیتهای سازمانهای آموزشی است که مستقیماً با امر آموزش، پرورش و یادگیری مرتبط است. ازجمله فعالیتهای مربوط به برنامههای آموزشی، مواد و محتوای دروس، روشها و وسایل آموزشی، مشاوره و راهنمایی تحصیلی، اقدامات آموزشی مکمل، امور معلمان و دانشآموزان و غیره را میتوان نام برد.
ضرورت مدیریت آموزشی
امروز عصر مدیریت و رهبری است و موفقیت نهادها و سازمانها تا حد زیادی به کارآیی و اثربخشی مدیریت بستگی دارد. ساخت نظام آموزشی هر کشوری دربرگیرندهٔ مجموعهای از نیازهای سازمانهای رسمی آن کشور بوده و عملکرد نظام آموزشوپرورش که مدیران آموزشی اداره آن را بر عهده دارند، نهتنها از نظر پیشرفت اقتصادی و اجتماعی مهم است، بلکه از نظر تأثیری که بر تحرک شغلی و انتظارات دارد، از اهمیت تعیینکنندهای برخوردار است. همچنین آموزشوپرورش، بهترین وسیله، برای ایجاد تغییر ارزشها و رفتارها به شمار رفته و باعث میشود که افراد، بهتناسب استعداد و رغبتی که دارند برای انجام خدمتهای اجتماعی و اقتصادی و کسب مشاغل و درنتیجه آسایش فردی مهیا شوند. ازاینرو، از آغاز قرن اخیر، هیچ کشوری بدون توسعه در مؤسسات آموزشی و مدیران آموزشی تحصیلکرده و مجرب، مراحل توسعه و پیشرفت را طی نکرده است.
بنابراین، با افزایش تعداد دانشآموزان در سطوح مختلف آموزشی، تأسیس مدارس و مراکز آموزشی جدید، استخدام معلمان بیشتر و سرمایهگذاری بیشتر، ضرورت یافته است. از سوی دیگر، ضرورت در تصمیمگیری و سیاستگذاری، بهبود کیفی و ایجاد فرصتهای برابر آموزشی برای همگان، نقش خطیر مدیریت نظام آموزشی را بارزتر ساخته است در کنار آن سیستم های بروزی مانند سامانه مدیریت فرآیند آموزش الکترونیکی آموزش آنلاین، رقابت را در عرصه مدیریت آموزشی .بیشتر کرده است. استفاده از نرم افزار های زیر نیز صنعت مدیریت آموزشی را متحول کرده است
اهداف سیستم مدیریت آموزشی
در هر جامعه ای پرورش نیروهای فرهیخته منطبق با ارزشهای اجتماعی، فرهنگی، دینی و سیاسی جزء اهداف کلی آموزش و پرورش می باشد. به منظور دستیابی به اهداف و توانایی های مدیریت آموزشی از روشهای متنوعی یاری می گیرند.
هدف کلی آموزش و پرورش در هر جامعهای این است که هر فرد را طبق الگوی ارزشهای فرهنگی، سیاسی، دینی و اجتماعی خود تربیت کرده و انسانی متناسب تحویل جامعه دهد. اهداف آموزش و پرورش سه نقش مهم در مدیریت آموزشی ایفا میکنند. اولاً به فراگرد آموزش و پرورش جهت میدهند. ثانیاً انگیزهٔ حرکت و فعالیت را به وجود میآورند. ثالثاً ملاکهای کنترل و ارزشیابی فعالیتهای آموزشی را ایجاد مینمایند.
سیستم مدیریت یادگیری، باید قبل از هر چیز اهداف آموزشوپرورش را بهخوبی شناخته و آنها را مورد بررسی قرار دهد و بهکار بندد که برخی از آنها عبارتاند از:
1- کمک به افراد سازمان آموزشی برای رسیدن به اهداف آموزشوپرورش
2- راهنمایی اعضای سازمان برای تشخیص و درک بهتر هدفها
3- راهنمایی، همکاری، کمک، تقویت و حمایت از اعضای سازمان آموزشی
4- مشارکت افراد در تصمیمگیری و تبادلنظر آنها و ایجاد مسئولیتهای مشترک در سازمان آموزشی
5- ایجاد روابط انسانی مطلوب و احترام متقابل بین مدیر و اعضای سازمان آموزشی
6- شناخت نیازها و حل مشکلات دانشآموزان بهمنظور دستیابی به اهداف آموزشی
7- توجه به تفاوتهای فردی و کمک به کشف و بروز استعدادهای دانشآموزان
8- کمک و یاری به بهبود و اصلاح فرآیند آموزش و پرورش
9- فراهم نمودن امکانات و زمینه مساعد برای بروز خلاقیت و ابتکار، بهمنظور رشد و بلوغ فکری اعضای سازمان
10- ایجاد هماهنگی بین منابع و فعالیتهای سازمان آموزش.
11- رسیدن به اهداف کلی تعلیم و تربیت با استعانت از سیستم مدیریت آموزش
12- تشخیص نیازها و حل مشکلات دانشپذیران برای دستیابی به اهداف از طریق پورتال آموزش مجازی
13-ایجاد زمینههای مدیریت فرآیند آموزش مشارکتی در سازمان آموزشی از طریق مشورت و تبادل نظر و بوجود آوردن احساس مسئولیت مشترک با میتینگ تحت وب
14-شناساندن و تفهیم هدفهای تعلیم و تربیت به مدرسان و کارکنان مراکز و موسسات آموزشی با آموزش اینترنتی
15- ایجاد زمینه کشف و بروز استعدادهای فراگیران به مدد سیستم مدیریت یادگیری
16-اصلاح و بهبود جریان آموزش و پرورش از طریق آموزش آنلاین رایگان
17- برقراری، حفظ و گسترش روابط انسانی مطلوب و احترام متقابل در مرکز آموزشی از طریق آموزش Online
18- فراهم کردن زمینهی بروز ابتکار و خلاقیت و رشد اعضای سازمان آموزشی به کمک سامانه مدیریت یادگیری الکترونیکی
19- برقراری هماهنگی بین منابع و فعالیتهای مختلف سازمان آموزشی به کمک سامانه مدیریت فرایند آموزش الکترونیکی
مهارتهای سهگانه سیستم مدیریت آموزشی
رابرت کاتز، مهارتهای مورد نیاز مدیران را بهصورت فنی، انسانی و ادراکی طبقهبندی کرده است. مهارت، به تواناییهای قابل پرورش شخص که در عملکرد و ایفای وظایف منعکس میشود، اشاره میکند. منظور از مهارت، توانایی بهکار بردن مؤثر دانش و تجربهٔ شخصی است.
۱ -مهارت فنی
مهارت فنی یعنی دانایی و توانایی در انجام وظایف خاص که لازمه آن ورزیدگی در کاربرد فنون و ابزار ویژه و شایستگی عملی در رفتار و فعالیت است. مهارت فنی از طریق تحصیل، کارورزی و تجربه حاصل میشود. مدیران، معمولاً این مهارتها را طی دورههای کارآموزی فرامیگیرند. این مهارتها نظیر دانش، روشهای برنامهریزی، بودجهبندی، کنترل، حسابداری، امور مالی، کارگزینی و غیره هستند. ویژگی بارز این مهارت این است که به بالاترین درجه شایستگی و خبرگی در آن میتوان دست یافت.
۲ -مهارت انسانی
منظور از مهارت انسانی دارا بودن توانایی و قدرت کار کردن با مردم، در انجام کار بهوسیلهٔ آنان است. در این نوع از مهارت، مدیران قادرند، انگیزههای کارکنان را دریابند و از محرکها و نیازهای آنان در رهبری مؤثر بهره گیرند. مهارت انسانی بهآسانی قابل حصول نیست و روشهای مشخصی ندارد اما امروزه روانشناسی اجتماعی و مردمشناسی، زمینه دستیابی به این مهارت را فراهم مینمایند.
۳ -مهارت ادراکی
مهارت ادراکی یعنی توانایی درک پیچیدگیهای کل سازمان و تصور همه عناصر و اجزای تشکیلدهنده کار و فعالیت سازمانی بهصورت یک کل واحد در سیستم. بهعبارتدیگر، توانایی درک و تشخیص اینکه کارکردهای گوناگون سازمان به یکدیگر وابسته هستند و تغییر در هر یک از بخشها، الزاماً بخشهای دیگر را تحت تأثیر قرار میدهد. مدیران واجد این مهارت قادرند به دریافت اطلاعات و تحلیل مسائل سازمان پرداخته و با توجه به اهداف سازمان به تهیه طرحها و ارائه راهحلها بپردازند.
کارکردهای مدیریت آموزشی
فراگرد مدیریت فرآیند آموزش را غالباً به کارکردها یا وظایف مدیریت تفکیک و تجزیه میکنند. منظور از کارکرد، فعالیتی مهم و اساسی است که در نیل به هدف، ضرورت دارد. هنری فایول، اولین کسی که وظایف مدیریت را تقسیم کرده، معتقد است وظایف اساسی مدیریت فرآیند آموزش عبارتاند از:
* برنامهریزی: یعنی تعیین هدف، یافتن و ساختن راهها و وسایلی که رسیدن به هدف را امکانپذیر میسازد و همچنین پیشبینی کارهایی که باید در آینده انجام گیرد.
* سازماندهی: یعنی ترکیب و تخصیص افراد، منابع و امکانات میان افراد و واحدهای مختلف سازمان و همچنین هماهنگی بین آنها بهمنظور رسیدن به اهداف سازمان
* فرماندهی: یعنی هدایت و جهتدهی افراد در انجام دادن کارها
* هماهنگی: یعنی به هم پیوستن و وحدت بخشیدن همه امکانات و منابع مادی و انسانی و همچنین فعالیتها، که برای رسیدن به هدف سازمان ضرورت دارد.
* کنترل کردن: یعنی رسیدگی به اینکه آیا کلیه برنامهها و عملیات انجام شده طبق مقررات و دستورات صورت میگیرند یا خیر
نقش مدیریت آموزشی و نقش رهبری آموزشی
از نقطه نظر مدیریتی، بهترین نوع مدیریت آموزشی، آن مدیریتی است که همراه با رهبری باشد، چه در آموزش حضوری و چه در آموزش الکترونیکی. بعبارت بهتر، مدیر موفق به کسی اتلاق می شود که علاوه بر پشتوانهی رسمی و قانونی از حمایت اشخاص نیز برخوردار باشد. همواره در پاسخ به سئوالاتی از جمله "تعریف مدیریت چیست" یا "آموزش چیست" به این مهم اشاره می شود که مدیریت و رهبری در سیستم آموزشی، لازم و ملزوم یکدیگرند و نادیده گرفتن هر کدام میزان کارآمدی فرد مسئول را کم میکند.
ویژگی های مدیر آموزشی
مدیر خوب، کسی است که با استفاده صحیح، منطقی و عقلایی از منابع مادی و انسانی، سازمان را برای رسیدن به هدف خود که برآورنده یکی از نیازهای جامعه است، رهبری و هدایت کند
پس مدیران آموزشوپرورش علاوه بر آگاهی کامل از علم مدیریت، اصول و تئوریهای آن باید شرایط و ویژگیهایی را دارا باشند که برخی از مهمترین آنها عبارتاند از
* درزمینهٔ مدیریت، دارای مهارتهای فنی، انسانی و ادراکی باشد.
* به کار خود بهعنوان مدیر آموزشی، نگرشی آگاهانه و علمی داشته باشد.
* کلیات روشها و فنون تدریس را بهخوبی بداند.
* از سلامت جسمانی، روانی و شخصیتی کامل برخوردار باشد.
* نظام آموزشی کشور خود را بهخوبی بشناسد و از سوابق و تحولات تاریخی آن آگاه باشد.
* از فلسفه، ارزشها، هدفها و مقاصد کلی آموزشی مطلع باشد.
* با اندیشهها و نظریههای مدیریت و رهبری آشنا باشد و به اقتضای محیط کار خود، آنها را بهکار بندد.
* بر مسئولیتها و وظایف چندبعدی آموزشی، ارشادی، فرهنگی و اجتماعی خود واقف باشد.
* سابقه آموزشی و معلمی حداقل پنج سال داشته باشد.
* درزمینهٔ علوم تربیتی و روانشناسی دانش کافی داشته و بتواند معلمان را راهنمایی نماید.
* روابط مناسبات متقابل میان مدرسه، خانواده و جامعه را درک کرده و در انجام وظایف محوله آنها را نادیده نگیرد.
اهمیت مدیریت آموزشی در پیشرفت و توسعه ملل توجه به مدیریت را در اولویت قرار داده است. امروزه در مقایسه با گذشته، ایفای نقش مدیریت، یا برحسب تعریف هماهنگ ساختن فعالیتها و امکانات سازمان در جهت حصول به اهداف سازمان به لحاظ وسعت ارتباط قلمرو و پیچیدگی اهداف و وظایف سازمان و نیز گسترش پیچیدگی افکار و انتظارات کارکنان و مهارتهای استفاده از تجهیزات بسیار دشوارتر شده است. بنابراین آموزش مدیران و آماده ساختن آنان برای ایفای نقش مدیریت ضروری است. مدیریت آموزشی در مقایسه با سایر مدیریتها به لحاظ تأثیری که جریان و گردش فعالیتهای آموزشی و پرورشی بر کیفیت فارغالتحصیلانی دارد که وارد دورههای مدیریت آموزشی میشوند از اهمیت بیشتری برخوردار است. توجّه به مدیریت آموزشی دربردارندهٔ دو نتیجه آنی و آتی است از نتایج آتی توجّه به مدیریت آموزشی تأثیر بسزایی است که مدیران آموزشی میتوانند در رشد ذهن، شناخت، درک و فهم مدیران دیگری چون مدیران مالی و صنعتی داشته باشند.
بیشتر بخوانید: کاربرد آموزش مجازی در صنعت مالی
اکنون، عصر مدیریت و رهبری است و موفقیت نمادها و سازمانها تا حد زیادی به کارایی و اثربخشی مدیریت بستگی دارد. با توجه به ضرورت و اهمیت مدیریت سبب پیدایش گرایشها و انواع مختلف مدیریت شده است. اگرچه مدیریتهای مختلف در اصول یکسان هستند، ولی از جنبههای فنی و عملی باهم تفاوتهای زیادی دارند. با آنکه همه مدیریتها بهنوبه و در جای خود مهم و پرارزش هستند، اگر مدیریت آموزشی را با انواع دیگر مدیریت مورد مقایسه قرار دهیم متوجه میشویم که هیچیک از آنها بهاندازه مدیریت آموزشی حائز اهمیت نیست.
ترقی هر جامعهای درگرو نوع و چگونگی انجام وظایفی است که در مدارس انجام میگیرد. اثر مدیریت بهعنوان رهبر آموزشی در مدارس را نمیتوان نادیده گرفت. اگر، بهعنوان مثال دبستانی ۵۰۰ دانشآموز داشته باشد و مدیر آن مرکز باید کارهای زیر را انجام دهد:
- ایجاد انگیزه در معلمین و شاگردان
- ایجاد روحیه لازم برای ادامه همکاری در امر تعلیم و تربیت
- ایجاد نظم در مدرسه
- رعایت حقوق و آزادی افراد
- جلب نظر و همکاری اولیاء
- بکار گیری روشهای درست تصمیمگیری، برنامهریزی، تشویق و تنبیه، نظارت و کنترل، ارزشیابی و پاداش و غیره
شاید بتوانیم با اطمینان پیشبینی کنیم که تقریباً عده زیادی از این افراد در آینده جذب شغلها و سازمانها رویهمرفته مهم و مؤثر خواهند داشت، مقدور نیست.
مدیریت آموزش مجازی نقش حیاتی و حساس در پیش برد اهداف تعلیم و تربیت دارد. آن گونه که پسازاین خواهیم دید، مدیر باید دارای ویژگیها، تواناییها، و مهارتهای خاصی باشد تا بتواند با کمال اطمینان، کودکان، نوجوانان، جوانان را به دست او سپرد. او باید همه عوامل لازم و مؤثر در تربیت و اداره آموزشگاه را بشناسد و از همه مهمتر بداند که چگونه باید با آنها و روی آنها کار کند. دانش آگاهی و مهارتهای مدیر باید قبل از پرداختن به مدیریت در حدَی باشد که نیاز به آزمایش و خطاهای مکرر نباشد.
در بسیاری از شغلها، آزمایش و خطا برای یادگیری و تجربه کردن مسائل همراه با خطا و خطرات و زیانهای غیرقابلجبران نیست. آما، در تعلیم و تربیت و مدیریت آموزشی، هر آزمایش و خطایی همراه با زیانهای بزرگی خواهد بود که خیلی از آنها جبرانناپذیر است. مدیر واجد شرایط مانند مکانیسین و یا طبیبی است که با مشاهده علائم خرابی یا بیماری پی به علت آن میبرد و فوراً برای تعمیر و یا بهبود آن دست به عمل میزند. همانطور که یک طبیب کاردان دچار سردرگمی و دستپاچگی نمیشود و با علم و اطمینان دست به عمل میزند. مدیر آموزشی نیز با آگاهی و اعتمادبهنفس، افراد و سازمان را به سمت اهداف مورد نظر هدایت میکند.
ازآنجاکه مدیریت آموزشی نیز دربردارنده مفهوم کلی مدیریت در سازمان است قبل از تعریف مدیریت آموزشی، به تعریف مفهوم کلی مدیریت میپردازیم.
مدیریت در مفهوم کلی و عام آن به شکلها و دیدگاههای متفاوت تعریف شده است، به گفته یکی از صاحبنظران، به تعداد نویسندگان مدیریت از مدیریت تعریف ارائه شده است. معذلک، همه اندیشمندان مدیریت در یک نقطه اتفاقنظر دارند و آن این است که مدیریت عامل رسیدن به اهداف سازمان است. استونر میگوید، «مدیریت فرآیند برنامهریزی، سازماندهی، هدایت و کنترل کوششهای اعضای سازمان و استفاده از تمام منابع سازمان برای دستیابی به اهداف معین سازمانی است» بیشترین تأکید این تعریف بر وظایف اصلی مدیریت و استفاده از همه منابع و امکانات برای رسیدن به هدفهای سازمانی است.
فلیپو مدیریت را «هماهنگی همه منابع از طریق فرا گردهای برنامهریزی و کنترل عملیات سازمانی بهطوری که هدفها را بتوان بهطور مؤثر و صرف جویانه حاصل نمود» تعریف میکند. در این تعریف مدیریت جریانی مجموعهای است که مهمترین کار او هماهنگی برنامهریزی و کنترل است. اساسیترین نکته در تعریف فوق اصطلاحات مؤثر و صرفه جویانه است. مؤثر بودن کار مدیریت یعنی دست یافتن به هدفها و آنچه سازمان میبایست به آن برسد. مفهوم صرفه جویانه به معنی استفاده مناسب، بجا و اقتصادی از امکانات و منابع موجود در سازمان است مدیریت باید در ظرف زمان امکان و رعایت عمرو انرژی مصرفشده از منابع استفاده بهینه کند.
دکتر علی علاقه بند، مدیریت فرآیند آموزشی را «به وجود آوردن و حفظ کردن محیطی که در آن افراد بتوانند در جهت برآوردن هدف معینی بهطور مؤثر و کارآمد فعالیت کنند» تعریف میکند. در بیشتر تعاریف مدیریت، به انسان و کار کردن با انسانها اشاره شده است.
یک تعریف دیگه از مدیریت این است که مدیریت هنر انجام دادن کارها بهوسیله دیگران است. ازآنجاکه مدرسه یک نظام صد در صد انسانی است که عامل انسان هیچ سازمانی مثل یک کارخانه و یا حتی یک بیمارستان بهاندازه مدرسه قوی نیست، مدیریت را با تکیه بر بعد انسانی آن از یک سو و با توجه به هدف الهی آن از سوی دیگر چنین تعریف میکنیم.
مدیریت یعنی: کار کردن با مردم، میان مردم، برای مردم و به خاطر خدا همراهی و هماهنگی داشتن عضویت داشتن خادم بودن هدف الهی داشتن. منظور از تعریف فوق این است که هیچ نهاد اجتماعی بدون در نظر گرفتن مردم یا انسانها و نیازهای آنها و بدون آنکه نظام متعلق به آنها باشد، تأسیس نمیشود، پس سیستم با نهادی که برای خدمت به انسان نباشد وجودش مورد سؤال خواهد بود، لذا مدیر باید با افرادی که در داخل یا خارج مدرسه هستند همراه وهمگام باشد. مدیر میان مردم زندگی میکند و در جمع افراد سازمان عضویت دارد. منظور از عضویت این که او اعضای گروه اجتماعی است و سایر افراد، او را یکی از اعضاء و جزئی از خودشان به حساب میآورند. اگر نگاهی به زندگی پیامبر اکرم بیفکنیم، میبینم که آن حضرت قبل و بعد از بعثت در میان مردم بوده و همه جا عضو مؤثر گروه محسوب میشدند. با همه بزرگی و عظمت حضرت میفرمودند: ما انا الا کوا حد منکم من کسی جز یکی از شما نیستم برای مردم به مفهوم در خدمت مردم و خادم آنها بودن است.
اما تعریف فوق و همه مفاهیم آن زمانی ارزش دارد که بگوییم همه کارهای مدیر برای رضای خداوند متعال انجام میگیرد. در مدیریت اسلامی هدف الهی است. همه کارها به خاطر خدا و رسیدن به او باید جنبه الهی داشته باشد. مشروعیت همه کارها، راهها، روشها و مسائل و هدفها منوط به الهی بودن آنهاست. در ارتباط با تعاریفی که از مفهوم مدیریت داریم، تعریف مدیریت آموزشی در بستر سازمان آموزشی، کار مشکلی نخواهد بود.
فرهنگ لغات بینالمللی تعلیم و تربیت مدیریت آموزشی را «بکار بردن تکنیکها و روشهای اداره سازمانهای تربیتی با در نظر گرفتن هدفها و سیاستهای کلی تعلیم و تربیت» تعریف میکند.
وایلز مدیریت و رهبری آموزشی را مترادف با تسهیلکنندگی میداند او میگوید «رهبری آموزشی عبادت از یاری و مدد به بهبود کار آموزشی است و هر عملی که بتواند معلم را بک قدم پیشتر ببرد رهبری آموزشی خوانده میشود.»
بنا بر آنچه که تاکنون گفته شد به عقیده ما مدیریت آموزشی فرآیندی است اجتماعی که با بهکارگیری مهارتهای علنی، فنی و هنری کلیه نیروهای انسانی و مادی را سازماندهی و هماهنگی نموده و با فراهم آوردن زمینههای انگیزش و رشد، با تا همین نیازهای منطقی فردی و گروهی معلمان و دانش آموزان و کارکنان بهطور صرفه جویانه به هدفهای تعلیم و تربیت برسد. در تعریف فوق، فرآیند دارای سه ویژگی است:
۱- حالت کلی و تمامیت دارد منظور از این بیان انیست که مدیریت دارای اجزا و عناصر زیاد و فراوانی است که در یک مجموعه کلی را میسازد و کسی نمیتواند یکی و یا تعدادی از وظایف را بهطور جداگانه در حالت انتزاعی مدیریت بداند.
۲- مستمر و مداوم است تا زمانی که نظام تعلیم و تربیت و سیستم مدرسه وجود دارد، وظایف مدیریت نیز ادامه مییابد. کار مدیریت یکبار برای همیشه نیست. مدیر همیشه در حال برنامهریزی، تصمیمگیری، کنترل و انجام وظایف دیگر است.
۳- مدیریت امری پویا و زنده است. زندهبودن مدیریت به این معنی است که مدیریت وضعی ثابت و ایستا ندارد، بلکه متغیر و فعال است که نسبت به زمان و مکان حالت یکسان و ثابتی ندارد پویا یعنی این که سازمان، افراد و درنتیجه مسائل سازمان و مدیریت از حالتی تا حالتی دیگر و از موقعیتی تا موقعیتی دیگر تغییر مییابد و قضاوت و تصمیمگیری درباره آنها نیز شکل دیگری به خود میگیرد.
فناوری آموزشی
فناوری آموزشی شامل ادغام ، برنامه ریزی ، اجرای و مدیریت فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) برای پیاده سازی یک فرآیند یادگیری و آموزش مؤثر است. شاخه آموزشی - فناوری یک سیستم آموزشی ،ICT را در آموزش مفهومی و توسعه داده و آن را با چهارچوب برنامه درسی، توسعه و مدیریت کارکنان ادغام می کند.
تمرکز فناوری آموزشی به برنامه های آنلاین و مبتنی بر وب، پورتال های یادگیری ، کلاس های درس و انواع شبکه های اجتماعی برای آموزش و یادگیری تغییر کرده است. اگرچه فناوری آموزشی شامل فناوری اطلاعات و ارتباطات نیز می باشد، اما فقط به تئوری سخت افزاری و آموزشی محدود نمی شود. این شامل چندین حوزه از جمله یادگیری مشارکتی یا همان یادگیری اجتماعی، نظریه یادگیری ،یادگیری خطی ، پورتال یادگیری آنلاین و (در جایی که از فناوری های تلفن همراه استفاده می شود) یادگیری موبایلی است. این حوزه ها به دانش پذیران در اجرای یک مدل یادگیری شخصی سازی شده و مهارت خود آموزشی کمک می کنند.
ماهیت رشته مدیریت آموزشی
رشته مدیریت آموزشی یکی از حوزههای مطالعاتی دانش مدیریت است. علم مدیریت آموزشی، مجموعهای منسجم از دانش حاصل از کاربرد روش علمی بهمنظور توصیف خصوصیات و تبیین عناصر سازمانی و روابط فیمابین آنها در سازمانهای آموزشی است. در این تعریف، عناصر سازمانی؛ متشکل از چهار سیستم بنیادی میباشند:
الف-سیستم رفتاری (فرد، گروه، سازمان غیررسمی و …)
ب- سیستم ساختاری (ساختار سازمانی، اهداف رسمی، مقررات، سازمان رسمی و …)
ج- سیستم تکنولوژیک (فرایندها و روشهای تولید ستانده ها، تجهیزات و …)
د- سیستم محیطی (مشتریان و اربابرجوع، رقبا، جامعه، دولت، تأمینکنندگان منابع و …)
علم مدیریت آموزشی، کارکردهای مدیریت در سازمانهای آموزشی را بر تئوری و دانش علمی، مبتنی میسازد. کارکردهای مدیریت آموزشی؛ شامل برنامهریزی، سازماندهی، رهبری و کنترل در سازمانهای آموزشی است. هدف مدیریت آموزشی بهبود اثربخشی، بهرهوری و کیفیت در سازمانهای آموزشی است. منظور از سازمان آموزشی؛ سازمانی است که به ارائه خدمات آموزشی میپردازد. سازمانهای آموزشی به دو دسته کلی تقسیم میشوند:
الف – سازمانهای آموزشی صفی: این سازمانها بهطور مستقیم به ارائه خدمات آموزشی میپردازند، مثل مراکز آموزش ضمن خدمت کارکنان، مراکز سوادآموزی، مراکز آموزش و ترویج کشاورزی، دبیرستانها، آموزشگاهها و مؤسسات آموزش عالی.
ب- سازمانهای آموزشی ستادی: این سازمانها با پشتیبانی از سازمانهای آموزشی صفی، امکان ارائه خدمات آموزشی را میسر میسازند و بر آنها نظارت دارند، مثل ادارات آموزشوپرورش، وزارتخانه آموزشوپرورش، وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، مراکز ستادی آموزش کارکنان، ادارات سوادآموزی و آموزش بزرگسالان، سازمان مرکزی دانشگاه.
آموزش را میتوان به سه حیطه کلی آموزش همگانی، آموزش کارکنان و آموزش عالی تقسیمبندی نمود، بر این اساس، مهمترین زمینههای مطالعاتی دانش مدیریت آموزشی سه بخش عمده را دربر میگیرد:
- مدیریت آموزش عمومی
- مدیریت آموزش سازمانی
- مدیریت آموزش عالی
مشهورترین اندیشمندان رشته مدیریت آموزشی
ویلیام هارولد پین (William Harold pyne): او در سال ۱۸۷۵ برای اولین بار مدیریت در سازمانهای آموزشی را مورد بررسی قرارداد. از دیدگاه او، علوم اجتماعی، زمینه مناسبی برای مطالعه مدیریت آموزشی است.
جان فرانکلین بابیت (John Franklin Bobbitt): بابیت مفاهیم و اصول مدیریت علمی را در سازمانهای آموزشی تبیین کرد. او از متفکران آیین کارایی در سیستمهای آموزشی است و بر این اساس، یک مدل پنج مرحلهای در برنامهریزی آموزش، پیشنهاد نمود.
جس هومر نیولان (Jesse H. Newlon): نیولان در سال ۱۹۳۴ اولین مدل نظری مدیریت آموزشی را با نام «مدیریت آموزشی بهعنوان خطمشی اجتماعی» ارائه نمود. او برای اولین بار مبانی علمی مدیریت آموزشی را تشریح نمودهاست.
دانیل ادوارد گریفیتث (Daniel Edward Griffith): او با تألیف کتاب تئوری اداری، پیشگام جنبش تئوری در مدیریت آموزشی است. گریفیتث معتقد بود تحقیق در مدیریت آموزشی باید مبتنی بر تئوری و در جهت ایجاد تئوری باشد، او تئوری تصمیمگیری در سازمانهای آموزشی را طرح نمود.
دونالد ویلاور (Donald J. Willower): فعالیتهای علمی ویلاور بیشتر بر روشهای کنترل در سازمانهای آموزشی و روششناسی علمی و روش تحقیق در مدیریت آموزشی متمرکز بوده است.
کارل ویک (Karl E. Weick): ویک تئوری پیوند سست در سازمانهای آموزشی را مطرح نمود. او در این تئوری، رابطه ضعیف نظارت بورورکراتیک با فعالیتهای آموزشی کارکنان آموزشی را مورد بررسی قرار داده است.
جاکوب گتزلز (Jaccob W. Getzels): گتزلز با همکاری گیوبا (Egon G. Guba)، مهمترین تئوری در زمینه تبیین رفتار در سازمانهای آموزشی را ارائه داد. او در این تئوری، سازمانهای آموزشی را بهعنوان سیستم اجتماعی در نظر گرفته است.
اندرو ویلیامز هالپین (Andrew Williams Halpin): هالپین در سال ۱۹۶۳ با همکاری دونالد کرافت (Donald B. Craft) مفهوم جو سازمانی را مطرح نمودند و پرسشنامه توصیف جو سازمانی (OCDQ) را بهمنظور اندازهگیری جو سازمانی مراکز آموزشی طراحی کردند.
ویلیام ردین (William J. Reddin): ردین، نظریهپرداز تئوری مفهوم سهبعدی سبک مدیریت (The ۳-D Management Style Theory) برای نخستین بار، بعد اثربخشی را به ابعاد وظیفه مداری و رابطه مداری افزود. منظور او از بعد اثربخشی، اشاره به عوامل موقعیتی در تعیین سبک مدیریت است. ردین از پیشگامان نظریه اقتضای در مدیریت است. از دیدگاه او، در سازمانهای آموزشی، بسته به موقعیت، سبکهای گوناگون مدیریت میتوانند اثربخش یا غیر اثربخش باشند اثربخشی سبک رهبری وابسته بهتناسب آن با عوامل موقعیتی است. او بهمنظور تشخیص سبک مدیریت، آزمون تشخیص سبک مدیریت (MSDT) را طراحی نمود.
ماتیو مایلز (Matthew B. Miles): مایلز نظریهپرداز سلامت سازمانی در سازمانهای آموزشی است. او در سال ۱۹۶۹ ضمن تبیین مفهوم سلامت سازمانی، پرسشنامه توصیف سلامت سازمانی (OHDQ) را طراحی نمود. از دیدگاه مایلز، سلامت سازمانی به دوام و بقای سازمان در محیط خود و سازگاری با آن و ارتقاء و گسترش توانایی خود برای سازش بیشتر، اشاره دارد.
جان همفیل (John K. Hemphill): همفیل، مفهوم رهبری در سازمانهای آموزشی را تبیین کرد و با همکاری هالپین، پرسشنامه توصیف رفتار رهبری (LBDQ) را طراحی نمود.
توماس گرینفیلد (Thomas B. Greenfield): گرینفیلد دیدگاه پدیدارشناسی و تفسیری را در مدیریت آموزشی مطرح نمودهاست.
توماس سرجیوانی (Thomas J. Sergiovanni): سرجیوانی مدیریت آموزشی را از منظر اخلاق و قدرت مورد تحلیل قرار داده است.
وین هوی (Wayne K. Hoy): او ازجمله دانشمندان معاصر مدیریت آموزشی است. هوی با همکاری سسیل میسکل (Cecil G. Miskel) ضمن تلاش در جهت توسعه تئوری سیستمهای اجتماعی در سازمانهای آموزشی، مدیریت آموزشی را بهعنوان یک علم تجربی (Science) موردتوجه قرار داده است.
ژوزف مورفی (Joseph (Joe) Murphy): مورفی از دانشمندان معاصر مدیریت آموزشی است او ضمن بررسی مبانی علمی مدیریت آموزشی، از دیدگاه پستمدرنیسم، مدیریت آموزشی را مورد بررسی قرار داده است.
ریچارد بیتس (Richard J. Bates): بیتس از نظریهپردازان تئوری انتقادی در مدیریت آموزشی است. او معتقد است مفهوم عدالت اجتماعی (Social justice) باید محور عمل مدیریت آموزشی قرار گیرد و بهعنوان معیاری مهم در سیاستگذاری آموزشی به آن توجه شود. او مدیریت آموزشی را بهعنوان عمل فرهنگی در نظر گرفته است.
بیلی بلر (Billie Goode Blair): خانم بلر، در مورد نظریه آشوب (Chaos) در مدیریت آموزشی به تحقیق پرداخته است، او معتقد است نظریه آشوب میتواند بسیاری از پدیدههای مبهم و نامنظم در سازمانهای آموزشی را تبیین کند.
یوجین سمیر (Eugenie Angele Samier): خانم سمیر، فرایندهای سیاسی موجود در سازمانهای آموزشی را مورد بررسی قرار داده و از منظر فلسفه سیاسی، ماهیت سازمانهای آموزشی و کارکردهای مدیریت آموزشی را تبیین نموده است.
دیوید منسفیلد (David Mansfield): منسفیلد، از نظریهپردازان تئوری پیچیدگی (Complexity Theory) در رهبری آموزشی است. از دیدگاه وی، سازمانهای آموزشی سازمانهایی خودسازمان دهنده، پیچیده و غیرخطی هستند بنابراین، سبک مدیریت و رهبری در این سازمانها نیز باید مبتنی بر این ویژگیها باشد.
کالین ویلیام ایورس (Colin William Evers): ایورس از فلاسفه مشهور و معاصر مدیریت آموزشی است. او مدیریت آموزشی را از منظر فلسفی مورد بررسی قرار داده و مفاهیمی همچون ارزش، اخلاق و ماهیت تئوری علمی در مدیریت آموزشی را تبیین نموده است.
جو فریس (Joe Fris): فریس، از دیدگاه پارادایم کوانتومی (Quantum Paradigm)، مدیریت آموزشی را مورد تحلیل قرار داده، او بر مبنای پارادایم کوانتومی، استراتژیهای رهبری اثربخش در سازمانهای آموزشی را کشف نموده است.
چنانچه نیاز به کسب اطلاعات بیشتر در خصوص مدیریت فرایند آموزشی و نرم افزار های آموزش مجازی یا خرید سامانه ال ام اس و ادوب دارید، کافی است فرم زیر را تکمیل کرده تا کارشناسان ما در پافکو به شما مشاوره رایگان دهند
مشاوره رایگان بگیرید